اولین عید رادین
من همیشه با تاخیر میام. عید ۱۳۹۰ امسال عید پسری سرمون خیلی شلوغ بود. آخه ۲۷ اسفند عروسی دائی هادی بود و از یه طرف عید و از طرف دیگه کارای عروسی نذاشت که به اینجا م یه سری بزنیم. واسه عروسیت تو و راستین لباسای یه مدل پوشیدید و کلی نمک مجلس بودید . و همه چی خوب و عالی بود و فقط جای بابائی خیلی خالی بود بینمون . میدونم که بود ه مگه میشه تو عروسی هادی نیاد و پسرشو تنها بذاره ، اومد و دید که پسرش یه مرد به تمام معنی شده و دست تنها یه عروسی عالی راه انداخت و جلو همه بازم سربلندش کرد . باید نشون میداد که ... .بابا جات همیشه و همه جا خالیه . کاش انقدر بودنت قشنگ نبود که نبودن...
نویسنده :
مامان رادین
3:10